معنی racialement
racialement
به لحاظ نژادی، نژادی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با racialement
radicalement
radicalement
بِه طُورِ اَساسی، رادیکال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
socialement
socialement
بِه صورَتِ اِجتِماعی، اِجتِماعی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
racialmente
racialmente
بِه لَحاظ نِژادی، نِژادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
racialmente
racialmente
بِه لَحاظ نِژادی، نِژادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
facilement
facilement
بِه آسانی، بِه راحَتی، با راحَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی