معنی protester
protester
اعتراض کردن، اعتراض
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با protester
protestar
protestar
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
protestar
protestar
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری پرتغالی به فارسی
protecteur
protecteur
حامی، مُحافِظ، مُحافِظَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
protector
protector
حامی، مُحافِظ، مُحافِظَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
professer
professer
اِظهار کَردَن، حِرفِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Protestor
Protestor
مُعتَرِض
دیکشنری انگلیسی به فارسی
protestare
protestare
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
protesteren
protesteren
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری هلندی به فارسی
protesta
protesta
اِعتِراض
دیکشنری اسپانیایی به فارسی