معنی propager
propager
تکثیر کردن، انتشار دهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با propager
propagar
propagar
تَکثِیر کَردَن، گُستَرِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
propagar
propagar
تَکثِیر کَردَن، اِنتِشار دَهید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
protéger
protéger
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
proposer
proposer
پیشنَهاد دادَن، بَرایِ پیشنَهاد دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
proteger
proteger
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
proponer
proponer
پیشنَهاد دادَن، پیشنَهاد کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
préparer
préparer
آمادِه کَردَن، آمادِه کُنَد، داماد شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
propagare
propagare
تَکثِیر کَردَن، اِنتِشار دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
proteger
proteger
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی