معنی proactif
proactif
فعّال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با proactif
proaktif
proaktif
فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
proaktif
proaktif
فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
proactief
proactief
فَعّال
دیکشنری هلندی به فارسی
proactivo
proactivo
فَعّال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bioactif
bioactif
زیست فَعّال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
productif
productif
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
proaktiv
proaktiv
فَعّال
دیکشنری آلمانی به فارسی
réactif
réactif
پاسُخگو، مُعَرِّف، وَاکُنِشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی