معنی principalement principalement اصولاً، بیشتر، به طور عمده، به طور غالب، بیشتر اوقات، عمدتاً دیکشنری فرانسوی به فارسی
principalmente principalmente اُصولاً، عمدتاً، بِه طُورِ عُمده، بیشتَرِ اُوقات دیکشنری ایتالیایی به فارسی
principalmente principalmente بِه طُورِ عُمده، عمدتاً، اُصولاً، بیشتَرِ اُوقات دیکشنری پرتغالی به فارسی