معنی prévaloir
prévaloir
غلبه پیدا کردن، غالب شود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با prévaloir
prévoir
prévoir
پیش بینی کَردَن، اِنتِظار داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی