معنی preuve
preuve
اثباتی، شواهد، دلیل، مدرک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با preuve
prouver
prouver
اِثبات کَردَن، ثابِت کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Freude
Freude
سُرور، شادی، لَذَّت
دیکشنری آلمانی به فارسی
prever
prever
پیش بینی کَردَن، پیش بینی کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prever
prever
پیش بینی کَردَن، پیش بینی کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
breve
breve
کوتاه، مُختَصَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
breve
breve
کوتاه، مُختَصَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
breve
breve
کوتاه، مُختَصَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Treue
Treue
وَفاداری
دیکشنری آلمانی به فارسی