معنی présumé
présumé
ادّعا شده، فرض شده است
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با présumé
résumé
résumé
خُلاصِه سازی، خُلاصِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
présumer
présumer
گُمان کَردَن، فَرض
دیکشنری فرانسوی به فارسی
préjugé
préjugé
پیش داوَری، تَعَصُّب
دیکشنری فرانسوی به فارسی