معنی prestance
prestance
شجاعت مندی، حضور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با prestance
prestatie
prestatie
دَستاوَرد، عَمَلکَرد، دَستیابی، اِجرا
دیکشنری هلندی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prestare
prestare
قَرض دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی