معنی pressuriser
pressuriser
فشار آوردن، تحت فشار قرار دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با pressuriser
pressurizar
pressurizar
فِشار آوَردَن، تَحتِ فِشار قَرار دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pressurisé
pressurisé
فِشار دادِه شُدِه، تَحتِ فِشار
دیکشنری فرانسوی به فارسی