معنی préserver
préserver
حفظ کردن، حفظ کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با préserver
réserver
réserver
کِتاب کَردَن، رِزرو کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
preservar
preservar
حِفظ کَردَن، حِفظ کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
présenter
présenter
اِرائِه دادَن، بَرایِ اِرائِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
preservar
preservar
حِفظ کَردَن، حِفظ کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
prélever
prélever
مالیات گِرِفتَن، گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réserve
réserve
ذَخیرِه، رِزرو کُنید، شَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی