معنی présenter
présenter
ارائه دادن، برای ارائه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با présenter
représenter
représenter
نَمَایَندِگی کَردَن، نَمَایَندِگی کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
presentir
presentir
گُمان کَردَن، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presentar
presentar
اِرائِه دادَن، مُعَرِّفی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
préserver
préserver
حِفظ کَردَن، حِفظ کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
presentear
presentear
هَدیه دادَن، هَدیه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
présence
présence
حُضور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presente
presente
حاضِر، هَدیه، حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی