معنی premier
premier
اوّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با premier
premiar
premiar
اِعطا کَردَن، پاداش، جایِزِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
premiar
premiar
اِعطا کَردَن، پاداش، جایِزِه دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
premium
premium
بَرتَر، حَق بیمِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tremper
tremper
خیساندَن، خیس کَردَن، غوطه وَر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
presser
presser
فِشار دادَن، فِشُردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
premium
premium
بَرتَر، حَق بیمِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
premium
premium
بَرتَر، حَق بیمِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premiare
premiare
اِعطا کَردَن، پاداش، پاداش دادَن، جایِزِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premere
premere
فِشار دادَن، را فِشار دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی