معنی préjugé
préjugé
پیش داوری، تعصّب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با préjugé
présumé
présumé
اِدِّعا شُدِه، فَرض شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
préjuger
préjuger
تَعَصُّب داشتَن، پیش داوَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی