معنی prédation
prédation
شکارگری، شکار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با prédation
Gradation
Gradation
دَرَجِه بَندی
دیکشنری آلمانی به فارسی
gradation
gradation
دَرَجِه بَندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prédiction
prédiction
پیش بینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prédication
prédication
گُزارِه بَندی، مُوعِظِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
précaution
précaution
اِحتیاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
probation
probation
آزمایِشی، مَشروط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
privation
privation
مَحرومِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Predation
Predation
شِکارگَری، شِکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prädation
Prädation
شِکارگَری، شِکار
دیکشنری آلمانی به فارسی