معنی précipiter
précipiter
شتاب کردن، رسوب می کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با précipiter
precipitar
precipitar
شِتاب کَردَن، رُسوب می کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
precipitar
precipitar
شِتاب کَردَن، رُسوب می کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
précipité
précipité
شِتابزَدِه، رُسوب می کُنَد، شیب دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی