معنی prêcher
prêcher
موعظه کردن، موعظه کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با prêcher
pêcher
pêcher
ماهی گِرِفتَن، گُناه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tricher
tricher
تَقَلُّب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cracher
cracher
تُف اَنداختَن، تُف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sprecher
Sprecher
گویَندِه، بُلَندگو
دیکشنری آلمانی به فارسی
rocher
rocher
سَنگی بودَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prêter
prêter
قَرض دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
proche
proche
نَزدیک، بَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی