معنی pratiquement
pratiquement
به طور عملی، عملاً
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با pratiquement
tragiquement
tragiquement
بِه طُورِ غَم اَنگیز، غَم اَنگیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
plastiquement
plastiquement
بِه طُورِ پِلاستیکی، بِه صورَتِ پِلاستیکی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
poétiquement
poétiquement
بِه طُورِ شاعِرانِه، شاعِرانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی