معنی piquer
piquer
پرچم زدن، نیش زدن، سوزاندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با piquer
risquer
risquer
ریسک کَردَن، خَطَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
situer
situer
قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cliquer
cliquer
کِلیک کَردَن، کِلیک کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
diluer
diluer
رَقیق کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pincer
pincer
گاز گِرِفتَن، خَرج کَردَن، نِیش زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
piller
piller
غارَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
piéger
piéger
گِرِفتَن، تَلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
paniquer
paniquer
وَحشَت زَدِه کَردَن، وَحشَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
puer
puer
بوی بَد دادَن، بوی تَعَفُّن
دیکشنری فرانسوی به فارسی