معنی piloter
piloter
هدایت کردن، خلبان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با piloter
pilotar
pilotar
هِدایَت کَردَن، خَلَبان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pivoter
pivoter
چَرخاندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
picoter
picoter
سوزِش داشتَن، سوزَن سوزَن شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pilotar
pilotar
هِدایَت کَردَن، خَلَبان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
siroter
siroter
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرعِه جُرعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pisotear
pisotear
پا لِه کَردَن، زیر پا گُذاشتَن، مُحکَم قَدَم زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
picotear
picotear
نُوک زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dilater
dilater
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
militer
militer
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی