معنی peser
peser
وزن کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با peser
pesar
pesar
غَمگینی، وَزن کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
poser
poser
پُرسِش کَردَن، قَرار دادَن، ژِست گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
penser
penser
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pesar
pesar
غَمگینی، پَشیمانی، وَزن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Leser
Leser
خوانَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی