معنی perpétrer
perpétrer
مرتکب شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با perpétrer
perpétuer
perpétuer
جاودانِه کَردَن، ماندِگار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perpetrar
perpetrar
مُرتَکِب شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perpétuel
perpétuel
اَبَدی، هَمیشِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perpetrar
perpetrar
مُرتَکِب شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی