معنی paysan
paysan
دهقان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با paysan
payaso
payaso
دَلقَک گونِه، دَلقَک، شوخی کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pausar
pausar
تَوَقُّف کَردَن، مَکث
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
paysage
paysage
مَنظَر طَبیعی، چِشم اَنداز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rayuan
rayuan
فَریبَندِگی، اِغواگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pausar
pausar
تَوَقُّف کَردَن، مَکث
دیکشنری پرتغالی به فارسی
passar
passar
عُبور کَردَن، خَرج کَردَن، لَکِّه اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hayran
hayran
تَحسین کُنَندِه، فَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kaygan
kaygan
صاف، لَغزَندِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
passen
passen
مُتِناسِب بودَن، مُناسِب بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی