معنی passivement
passivement
به طور غیرفعّال، منفعلانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با passivement
massivement
massivement
بِه طُورِ عَظیم، بِه طُورِ اَنبوه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lascivement
lascivement
هَرزِگی آمیز، با هَوَسبازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pensivement
pensivement
با تَفَکُّر، مُتِفَکِّرانِه، با دِقَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
passivamente
passivamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، مُنفَعِلانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
passivamente
passivamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، مُنفَعِلانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی