معنی parfumer
parfumer
عطر زدن، عطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با parfumer
perfumar
perfumar
عِطر زَدَن، عِطر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perfumar
perfumar
عِطر زَدَن، عِطر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
parfumeren
parfumeren
عِطر زَدَن، عِطر
دیکشنری هلندی به فارسی
parfumé
parfumé
بِه طُورِ خُوشبو، مُعَطَّر، خُوشبو دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parfum
parfum
بو، رایِحِه، عِطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی