معنی parfumé
parfumé
به طور خوشبو، معطّر، خوشبو دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با parfumé
parfum
parfum
بو، رایِحِه، عِطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parfumer
parfumer
عِطر زَدَن، عِطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parfüm
parfüm
عِطر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی