معنی pardonner
pardonner
بخشش کردن، ببخش، بخشیدن، ببخشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با pardonner
pardonneur
pardonneur
بَخشَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
marmonner
marmonner
زیرِ لَب گُفتَن، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ordonner
ordonner
تَرتِیب دادَن، سِفارِش دَهید، فَرمان دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی