معنی paître
paître
چرا کردن، چرا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با paître
maître
maître
اُستاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
battre
battre
ضَربِه زَدَن، ضَرب و شَتم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
traître
traître
خِیانَت آمیز، خائِن، خِیانَت کار، خِیانَتکارانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sastre
sastre
خَیّاط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pauvre
pauvre
فَقیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pastore
pastore
کِشیش، چُوپَان، گِلِه داری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
partire
partire
تَرک کَردَن، شُروع کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pagare
pagare
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
autre
autre
دیگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی