معنی ombrager
ombrager
سایه انداختن، سایه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ombrager
ombrage
ombrage
سایِه دار بودَن، سایِه دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ombragé
ombragé
تاریک، سایِه دار، مُبهَم
دیکشنری فرانسوی به فارسی