معنی ombrage
ombrage
سایه دار بودن، سایه دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ombrage
ombrager
ombrager
سایِه اَنداختَن، سایِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ombragé
ombragé
تاریک، سایِه دار، مُبهَم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
outrage
outrage
تَوهِین، خَشم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Embrace
Embrace
بَغَلگیری، دَر آغوش گِرِفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Umfrage
Umfrage
نَظَرسَنجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ombre
ombre
سایِه وار بودَن، سایِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی