معنی obstruer
obstruer
مانع شدن، مانع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با obstruer
obstruir
obstruir
گِرِفتِگی کَردَن، مانِع، مانِع شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
obstruir
obstruir
گِرِفتِگی کَردَن، مانِع، مانِع شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abstraer
abstraer
خُلاصِه کَردَن، چِکیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
observer
observer
مُشاهِدِه کَردَن، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
obstrué
obstrué
مَسدود، مانِع شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی