معنی non habité
non habité
بدون سرنشین، خالی از سکنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با non habité
non habitué
non habitué
ناآشِنا، عادَت نَکَردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی