معنی mouler
mouler
قالب دادن، قالب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با mouler
fouler
fouler
پا گُذاشتَن، زیر پا گُذاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rouler
rouler
غَلتیدَن، رول کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moduler
moduler
تَنظِیم کَردَن، تَعدِیل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
couler
couler
جاری بودَن، جاری شُدَن، غَرق شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moler
moler
خراشیدَن، آسیاب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
router
router
مَسیر دادَن، رُوتِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
morder
morder
گاز گِرِفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
modular
modular
تَنظِیم کَردَن، مِدولار، ماژولار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aduler
aduler
تَحسِین کَردَن، پَرَستِش کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی