معنی mortifié
mortifié
شرمگین، متلاشی شده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با mortifié
horrifié
horrifié
وَحشَت زَدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
certifié
certifié
گَواهی شُدِه، گَواهی شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mystifié
mystifié
سَردَرگُم، رازآلود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mortifier
mortifier
شَرمَندِه کَردَن، نابود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
modifié
modifié
تَعدِیل شُدِه، اِصلاح شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی