معنی minimiser
minimiser
کاهش دادن، به حدّاقلّ رساندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با minimiser
minimiseur
minimiseur
کاهَندِه، بِه حَدِّاَقَلّ رِساندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
maximiser
maximiser
حَدّاکثَر کَردَن، بِه حَدّاکثَر رِساندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
minimizar
minimizar
کاهِش دادَن، بِه حَدِّاَقَلّ رِساندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
minimizar
minimizar
کاهِش دادَن، بِه حَدِّاَقَلّ رِساندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Minimizer
Minimizer
کاهَندِه، کَمینِه ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی