معنی mentorer
mentorer
راهنمایی کردن، مربّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با mentorer
mentorear
mentorear
راهنَمایی کَردَن، مُرَبّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentore
mentore
راهنَما، مُرَبّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mentorat
mentorat
راهنَمایی، مُرَبّیگَری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menotter
menotter
دَستبَند زَدَن، دَستبَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
entourer
entourer
اِحاطِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentoría
mentoría
راهنَمایی، مُرَبّیگَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentoria
mentoria
راهنَمایی، مُرَبّیگَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
centrer
centrer
مَرکَز قَرار دادَن، مَرکَز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
montrer
montrer
نِشان دادَن، بَرایِ نِشان دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی