معنی médiateur
médiateur
واسطه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با médiateur
dédicateur
dédicateur
نَذرکُنَندِه، وَقف کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
éditeur
éditeur
ویراستار، ویرایِشگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی