معنی méchant
méchant
بدخوٰاه، شریر، شرور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با méchant
méfiant
méfiant
بَدگُمان، مَشکوک، بی اِعتِماد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Enchant
Enchant
جَذب کَردَن، مَسحور کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chant
chant
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی