معنی maladie
maladie
بیماری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با maladie
maladif
maladif
ضَعیف، مَریض
دیکشنری فرانسوی به فارسی
malade
malade
بیمار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
malaise
malaise
ناراحَتی، غَش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
maldade
maldade
زَهر زَبانی، بَد، زِشت رویی، شَرارَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
maledire
maledire
لَعنَت کَردَن، نِفرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
malazi
malazi
مَحَلِّ اِقامَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی