معنی magnifier
magnifier
بزرگنمایی کردن، بزرگ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با magnifier
signifier
signifier
مَعنی دادَن، مَعنی، مَنظور داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dignifier
dignifier
مُعتَبَر کَردَن، وَقار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
massifier
massifier
تودِه کَردَن، چوب جامِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
magnificar
magnificar
بُزُرگنَمایی کَردَن، بُزُرگ کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
magnificar
magnificar
بُزُرگنَمایی کَردَن، بُزُرگ کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
magnifico
magnifico
زیبا، باشُکوه، شِگِفت اَنگیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی