معنی léguer
léguer
ارث گذاشتن، وصیّت کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با léguer
léger
léger
جُزئی، نور، سَبُک، نَازُک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régner
régner
حُکم دادَن، سَلطَنَت کُنَند، حُکومَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
reléguer
reléguer
مَحروم کَردَن، تَنَزُّل دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réguler
réguler
تَنظِیم کَردَن، تَنظِیم کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alléguer
alléguer
اِدِّعا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lécher
lécher
لیسیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
boguer
boguer
خَراب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
blaguer
blaguer
شوخی کَردَن، شوخی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déléguer
déléguer
واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی