معنی invité
invité
دعوت شده، مهمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با invité
invito
invito
دَعوَت، دَعوَت نامِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inanité
inanité
بی مَعنایی، بی عَقلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irrité
irrité
عَصَبانی، تَحرِیک شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inviter
inviter
دَعوَت دادَن، دَعوَت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inhibé
inhibé
مَحدود، مَهار شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cavité
cavité
حُفرِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
invitar
invitar
دَعوَت دادَن، دَعوَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invicto
invicto
غِیرِ مَغلوب، شِکَست ناپَذیر، ناشِکَستَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
invicto
invicto
ناشِکَستَنی، شِکَست ناپَذیر، غِیرِ مَغلوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی