معنی inversement
inversement
برعکس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با inversement
internement
internement
بازداشت، تَوقیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
diversement
diversement
مُتِفاوِتانِه، مُختَلِف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inversamente
inversamente
بَرعَکس، مَعکوس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inversamente
inversamente
بَرعَکس، مَعکوس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
versement
versement
قِسط، پَرداخت
دیکشنری فرانسوی به فارسی