معنی inverse
inverse
معکوس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با inverse
inverser
inverser
بَرعَکس کَردَن، مَعکوس، مَعکوس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inverso
inverso
مَعکوس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inverso
inverso
مَعکوس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
moverse
moverse
بیقَرار بودَن، حَرَکَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
interne
interne
داخِلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
intense
intense
شَدید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Reverse
Reverse
بَرعَکس کَردَن، مَعکوس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inverter
inverter
مَعکوس کَردَن، مَعکوس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Diverse
Diverse
مُتِنَوِّع
دیکشنری انگلیسی به فارسی