معنی internement
internement
بازداشت، توقیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با internement
inversement
inversement
بَرعَکس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
internamente
internamente
دَرون گَرایانِه، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
internamento
internamento
بازداشت، بَستَری شُدَن دَر بیمارِستان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
internamento
internamento
بازداشت، تَوقیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Internment
Internment
بازداشت، تَوقیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی