معنی intact
intact
دست نخورده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با intact
impact
impact
تأثیرگُذاری، تَاثیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inexact
inexact
غِیرِ دَقیق، نادُرُست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
intatto
intatto
دَست نَخُوردِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inşaat
inşaat
ساخت، ساختمان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Contact
Contact
تَماس گِرِفتَن، تَماس بِگیرید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
itaat
itaat
اِطاعَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Enact
Enact
تَصوِیب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tact
tact
تَدبِیر، دِرایَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tact
tact
تَدبِیر، دِرایَت
دیکشنری هلندی به فارسی