معنی institution
institution
نهاد، مؤسسه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با institution
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Institution
Institution
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
restitution
restitution
جُبران، اِستِرداد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Restitution
Restitution
جُبران، اِستِرداد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
destitution
destitution
اِستیضاح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
institución
institución
نَهَاد، مُؤَسِسِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
constitution
constitution
قانونِ اَساسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Constitution
Constitution
قانونِ اَساسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
instituten
instituten
ایجاد کَردَن، مُؤَسِّسات
دیکشنری آلمانی به فارسی