معنی instablement
instablement
بی ثبات، ناپایدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با instablement
inestablemente
inestablemente
بی ثُبات، ناپایدار، بی ثُباتانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
notablement
notablement
بِه طُورِ بَرجَستِه، قابِلِ تَوَجُّه
دیکشنری فرانسوی به فارسی