معنی insister
insister
اصرار کردن، اصرار کنید، زیاد اصرار کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با insister
insistir
insistir
اِصرار کَردَن، اِصرار کُنید، زیاد اِصرار کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insistir
insistir
زیاد اِصرار کَردَن، اِصرار کُنید، اِصرار کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insistere
insistere
اِصرار کَردَن، اِصرار کُنید، زیاد اِصرار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
résister
résister
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
assister
assister
حُضور داشتَن، بَرایِ کُمَک کَردَن، کُمَک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
infester
infester
آلودِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insulter
insulter
تَوهِین کَردَن، تَوهِین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insinuer
insinuer
اِشارِه کَردَن، اِلقا کَردَن، کِنایِه زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sinister
Sinister
شِیطانی، شوم
دیکشنری انگلیسی به فارسی