معنی inhibé
inhibé
محدود، مهار شده است
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با inhibé
imbibé
imbibé
آب زَدِه، خیس شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
invité
invité
دَعوَت شُدِه، مِهمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inhiber
inhiber
مُمانِعَت کَردَن، مَهار کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inhibir
inhibir
مُمانِعَت کَردَن، مَهار کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی